تنسیق در لغت به معنای مرتب کردن، منظم کردن، هماهنگ کردن و ترتیب دادن است. این کلمه در زبان فارسی کاربردهای گوناگونی دارد و در زمینههای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد.
برخی از کاربردهای تنسیق
* تنسیق امور: به معنای مرتب کردن و ساماندهی کارها و فعالیتها است.
* تنسیق جلسات: به معنای هماهنگ کردن و ترتیب دادن جلسات و نشستها است.
* تنسیق مطالب: به معنای مرتب کردن و سازماندهی مطالب و اطلاعات است.
* تنسیق رنگها: به معنای هماهنگ کردن و ترکیب رنگها به صورت زیبا و متناسب است.
* تنسیق در شعر و ادب: در علم بدیع، تنسیق به معنای آوردن صفات متعدد برای یک موصوف به صورت پی در پی و با نظم خاص است.
مثالهایی از کاربرد تنسیق
* “برای انجام پروژه به تنسیق امور مختلف نیاز داریم.”
* “لطفاً زمان و مکان جلسه را با یکدیگر تنسیق کنید.”
* “برای ارائه بهتر مطالب، لازم است آنها را به درستی تنسیق کنیم.”
* “در طراحی دکوراسیون، تنسیق رنگها نقش مهمی دارد.”
مترادفهای تنسیق
برخی از کلمات مترادف تنسیق عبارتند از:
* ترتیب
* نظم
* سازماندهی
* هماهنگی
* ترتیب دادن
* ساماندهی
جمعبندی
تنسیق کلمهای با معنای گسترده است که در زمینههای مختلفی به کار میرود. این کلمه به طور کلی به معنای مرتب کردن، منظم کردن و هماهنگ کردن امور مختلف است.