عقد صلح

عقد صلح در فقه و حقوق ایران نوعی عقد لازم است که در آن هردو دو طرف ، توافق بر امری می‌کنند که عنوان آن امر از عقود معروف از قبیل بیع، رهن، اجاره و امثالهم نباشد.
صلح در لغت به معنای سازش کردن ، آشتی ، توافق کردن در کاری.

در حقوق و قوانین موضوعه عقد صلح یکی از عقود معین محسوب می شود.

براساس ماده 752 قانون مدنی  عقد صلح به سه دسته تقسیم می شود:

  • صلح در جهت رفع نزاع
    صلحی است که در آن طرفین دعوا با یکدیگر تراضی می کنند و به دعوا خاتمه می دهند.
  • صلح در جهت جلوگیری از نزاع
    صلحی است که طرفین برای حل اختلافات فی مابین توافق میکنند.
  • صلح در جهت معامله
    این صلح عقدی است که می تواند جایگزین عقود دیگری مانند بیع، اجاره، عاریه، هبه و ابراء شود،

موارد فسخ صلح براساس ماده ۷۶۰ قانون مدنی خیارات و اقاله می باشد.

انواع  عقد صلح

  • صلح محاباتی
  • صلح عمری
  • صلح خیاری
  • صلح معوض
  • صلح غیرمعوض

مواد 753 تا 770 قانون مدنی به توضیح شرایط و ویژگی های صلح عقد پرداخته است

ماده ۷۵۳ قانون مدنی

برای صحت صلح طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح داشته باشند.

ماده ۷۵۴ قانون مدنی

هر صلح نافذ است جز صلح بر امری که غیر مشروع باشد.

ماده ۷۵۵ قانون مدنی

صلح با انکار دعوی نیز جائز است بنابراین درخواست صلح اقرار محسوب نمیشود.

ماده ۷۵۶ قانون مدنی

حقوق خصوصی که از جرم تولید میشود ممکن است مورد صلح واقع شود.

ماده ۷۵۷ قانون مدنی

صلح بلاعوض نیز جائز است.

ماده ۷۵۸ قانون مدنی

صلح در مقام معاملات هر چند نتیجه معامله را که به جای آن واقع شده است میدهد لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد ‌بنابراین اگر مورد صلح عین باشد در مقابل عوض نتیجه آن همان نتیجه بیع خواهد بود بدون اینکه شرایط و احکام خاصه بیع در آن مجری شود.

ماده ۷۵۹ قانون مدنی

حق شفعه در صلح نیست هر چند در مقام بیع باشد.

ماده ۷۶۰ قانون مدنی

صلح عقد لازم است اگر چه در مقام عقود جائزه واقع شده باشد و بر هم نمیخورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله.

ماده ۷۶۱ قانون مدنی

صلحی که در مورد تنازع یا مبنی بر تسامح باشد قاطع بین طرفین است و هیچ یک نمی‌تواند آن را فسخ کند اگر چه به ادعاء غبن باشد‌ مگر در صورت تخلف شرط یا اشتراط خیار.

ماده ۷۶۲ قانون مدنی

اگر در طرف مصالحه و یا در مورد صلح اشتباهی واقع شده باشد صلح باطل است.

ماده ۷۶۳ قانون مدنی

صلح با کراه نافذ نیست.

ماده ۷۶۴ قانون مدنی

تدلیس در صلح موجب خیار فسخ است.

ماده ۷۶۵ قانون مدنی

صلح دعوی مبتنی بر معامله باطله باطل است ولی صلح دعوی ناشی از بطلان معامله صحیح است.

ماده ۷۶۶ قانون مدنی

اگر طرفین به طور کلی تمام دعاوی واقعیه و فرضیه خود را به صلح خاتمه داده باشند کلیه دعاوی داخل در صلح محسوب است اگر چه ‌منشاء دعوی در حین صلح معلوم نباشد مگر اینکه صلح بحسب قرائن شامل آن نگردد.

ماده ۷۶۷ قانون مدنی

اگر بعد از صلح معلوم گردد که موضوع صلح منتفی بوده است صلح باطل است.

ماده ۷۶۸ قانون مدنی

در عقد صلح ممکن است احد طرفین در عوض مال‌الصلحی که میگیرد متعهد شودکه نفقه معینی همه ساله یا همه ‌ماهه تا مدت معین ‌تأدیه کند این تعهد ممکن است بنفع طرفین مصالحه یا بنفع شخص یا اشخاص ثالث واقع شود.

ماده ۷۶۹ قانون مدنی

در تعهد مذکوره در ماده قبل بنفع هر کس که واقع شده باشد ممکن است شرط نمود که بعد از فوت منتفع نفقه به وراث او داده شود.

ماده ۷۷۰ قانون مدنی

صلحی که بر طبق دو ماده فوق واقع میشود به ورشکستگی یا افلاس متعهد نفقه فسخ نمی‌شود مگر اینکه شرط شده باشد

 

 

 

 

 

 

Posted on