فسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن، تباه کردن و شکستن آمده است.
فسخ که به آن انحلال ارادی قرار داد نیز گفته میشود، در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن حقوقی به قرار داد به وسیله یکی از دو طرف قرارداد یا شخص ثالث.
فسخ قرارداد به موجب شرط فسخ یا شروطی که از قبل در قرارداد ذکر شده است و یا بموجب خیارات البته در صورتی که قرارداد اسقاط کافه خیارات نشده باشد ، و برخی شرایط قانونی امکان پذیر می باشد.
فسخ مختص معامله صحيح است.این معامله می تواند به شکل عقد جایز یا لازم منعقد شود.
در معامله غير صحيح، غير نافذ و باطل فسخ معنا ندارد.
براي فسخ معامله ذوالخيار كافي است كه به طرف مقابل اعلام كند، بهتر است در حضور چند شاهد معامله را فسخ كند، يا اينكه بوسيله اظهار نامه مراتب فسخ را به طرف معامله اطلاع دهد، اگر طرف معامله زير بار فسخ معامله نرفت ذوالخيار مي تواند دادخواستي به خواسته رسيدگي و صدور حكم مبني براعلام فسخ معامله از تاريخ انشاي فسخ به دادگاه صالح ارائه دهد.
حكم دادگاه در مورد دعوي فسخ حكمي اعلامي است نه حكم تاسيسي. دادگاه معامله را فسخ نمي كند بلكه فقط مراتب فسخ را اعلام مي كند.ذوالخيار معامله را فسخ مي كند.
میتوان گفت فسخ، انحلال یکطرفه قرارداد و تعهد میباشد، و مانند ابراء نوعی ایقاع است
فرق منفسخ ، انفساخ ، تفاسخ ، فسخ
منفسخ انحلال قهری قرارداد وابسته به شرط تعیین شده و مورد توافق طرفین است.
اقاله پایان دادن به قرارداد با اراده رضایت هر دو طرف . همان تفاسخ است.
فسخ یک طرفه انجام می شود و به حکم دادگاه و راضی بودن طرف دیگر اهمیتی ندارد.
تفاسخ پایان دادن به قرارداد با اراده رضایت هر دو طرف . همان اقاله است.
انفساخ انحلال قهری قرارداد وابسته به مواردی که صریحا قانون نعیین کرده است.