جی ام پی
Guaranteed Maximum Price
GMP یک تعهد قراردادی است که توسط پیمانکار به کارفرما داده میشود. بر اساس این تعهد، هزینه نهایی پروژه برای یک دامنه کاری مشخص و تعریف شده، از مبلغ تعیین شده در GMP فراتر نخواهد رفت. به عبارت دیگر، GMP یک سقف قیمتی است که پیمانکار (در قرارداد CM At-Risk) تضمین میکند که پروژه، تا زمانی که تغییر عمدهای در دامنه کار توسط کارفرما ایجاد نشود، بیش از آن مبلغ هزینه نخواهد داشت.
GMP مخفف Guaranteed Maximum Price است که در فارسی میتوان آن را به “قیمت تضمین شده حداکثر” ترجمه کرد.
اجزای تشکیلدهنده GMP
GMP معمولاً شامل سه جزء اصلی است که همگی در مبلغ نهایی تضمین شده گنجانده میشوند:
* هزینههای مستقیم پروژه (Direct Costs)
شامل کلیه هزینههای مربوط به اجرای مستقیم پروژه، مانند:
– هزینه مصالح و تجهیزات خریداری شده.
– دستمزد کارگران و پیمانکاران جزء (Subcontractors).
– هزینه اجاره ماشینآلات و تجهیزات.
– هزینههای سربار پروژه در سایت (مانند هزینههای دفتر کارگاه، ایمنی، نگهبانی و…).
* حقالزحمه و سود پیمانکار/CM (Contractor’s Fee / Profit)
این مبلغ، سود پیمانکار (یا CM At-Risk) و هزینههای غیرمستقیم (سربار ستادی شرکت) او را پوشش میدهد. این بخش معمولاً به صورت درصدی از هزینههای مستقیم یا یک مبلغ ثابت تعیین میشود.
* ذخیره احتیاطی/پیشبینی نشده (Contingency)
این یک مبلغ پیشبینی شده برای پوشش ریسکهای اجرایی ناشناخته یا غیرقابل پیشبینی در زمان عقد قرارداد است که معمولاً خارج از کنترل پیمانکار نیستند اما ممکن است در حین اجرا رخ دهند (مانند شرایط غیرمنتظره زیرزمینی، تغییرات جزئی در مقررات، یا مشکلات جزئی اجرایی).
این ذخیره بخشی از GMP است و توسط پیمانکار مدیریت میشود. هر مبلغی از این ذخیره که استفاده نشود، معمولاً جزو صرفهجوییهای پروژه محسوب میشود.
* مهم: این ذخیره برای پوشش تغییرات در دامنه کار که توسط کارفرما درخواست میشود، نیست. تغییرات در دامنه کار منجر به “Change Order” جداگانه و افزایش GMP میشوند.
هدف و مزایای GMP
* کاهش ریسک کارفرما (Risk Transfer): مهمترین مزیت GMP برای کارفرما، انتقال بخش بزرگی از ریسک افزایش هزینه از کارفرما به پیمانکار (CM At-Risk) است. کارفرما از قبل میداند که حداکثر چقدر باید برای پروژه بپردازد.
* شفافیت مالی: با وجود سقف قیمتی، معمولاً پیمانکار موظف است تمام هزینهها را به کارفرما گزارش دهد، که شفافیت را حفظ میکند.
* تشویق به کارآمدی: پیمانکار (CM At-Risk) انگیزه قوی دارد که پروژه را با کارآمدی و در چارچوب بودجه تکمیل کند، زیرا هرگونه صرفهجویی در هزینه (کمتر از GMP) میتواند بین او و کارفرما تقسیم شود (Shared Savings).
* قابلیت پیشبینی بودجه: کارفرما میتواند بودجهبندی دقیقتری برای پروژه داشته باشد.
پیامدهای GMP برای پیمانکار
* پذیرش ریسک: پیمانکار (CM At-Risk) ریسکهای ناشی از افزایش هزینههای اجرایی (در صورت عدم تغییر در دامنه کار) را بر عهده میگیرد.
* انگیزه برای بهینهسازی: پیمانکار تشویق میشود تا با مدیریت کارآمد، انتخاب پیمانکاران جزء مناسب و کنترل دقیق هزینهها، پروژه را با مبلغی کمتر از GMP به پایان برساند تا از صرفهجوییها بهرهمند شود.
* اهمیت تعریف دقیق دامنه کار: برای پیمانکار حیاتی است که در زمان ارائه GMP، دامنه کار پروژه به طور کامل و دقیق تعریف شده باشد، زیرا هرگونه ابهام میتواند به ضرر او تمام شود.
مفهوم تقسیم صرفه جویی
در بسیاری از قراردادهای GMP، بندی وجود دارد که اگر پروژه با هزینهای کمتر از GMP به پایان برسد، مبلغ صرفهجویی شده (تفاوت بین هزینه واقعی و GMP) بین کارفرما و پیمانکار (CM At-Risk) بر اساس یک نسبت از پیش توافق شده (مثلاً 50/50 یا 70/30) تقسیم میشود. این بند، انگیزه پیمانکار را برای کنترل هزینه و یافتن راهکارهای بهینهسازی بسیار افزایش میدهد.
